مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20565 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:7

تقوا چيست و متقي كيست؟

راغب مي گويد: تقوا از ماده وقايه به معني حفظ كردن چيزي در برابر آفات است. تقوا به معني محفوظ داشتن روح و نفس است از آن چه بيم مي رود و به آن زيان رساند؛ سپس به خوف و ترس نيز تقوا گفته شده است و در لسان شرع آن را به خويشتن داري در برابر گناه و محرّمات اطلاق مي كنند و كمال آن به ترك بعضي از مباحات مشكوك است. (1) جمعي از مفسران حديثي از بعضي صحابه نقل كرده اند كه او در مقابل سؤال از حقيقت تقوا گفت: آيا هرگز از راه پرخاري گذشته ايد؟ وقتي پاسخ مثبت شنيد گفت: در آن حال چه مي كرديد؟ آيا دامان خود را جمع نكرده و كوشش براي نجات از خارها نداشته ايد؟ اين همان تقواست. (2) امام علي(ع) دربارة تقوا مي فرمايد: گناهان همچون مركب هاي سركش است كه گناهكاران بر آن ها سوار مي شوند و لجامشان گسيخته مي گردد و آنان را در قعر دوزخ سرنگون مي سازد، اما تقوا مركبي است راهوار و آرام كه صاحبانش بر آن سوار مي شوند. زمام آن ها را به دست مي گيرند و تا قلب بهشت پيش ميتازند.(3)

در جاي ديگر حضرت مي فرمايد: بدانيد اي بندگان خدا كه تقوا قلعه اي محكم و شكست ناپذير است، اما فجور و گناه حصاري است سست و بي دفاع كه اهلش را از آفات نجات نمي دهد و كسي كه به آن پناهنده شود، در امان نيست. بدانيد انسان تنها به وسيلة تقوا از گزند گناه مصون ميماند.(4)

در جاي ديگر حضرت مي فرمايد: تقوا كليد درستي و توشة قيامت و آزادي از هر بندگي و نجات از هر تباهي است.(5)

استاد مطهري در شرح احاديث فوق مي گويد: تقوا مصونيت است، نه محدوديت.

قدر مشترك پناهگاه و زندان مانعيت است، اما پناهگاه مانع خطرها است و زندان مانع بهره برداري از موهبت هاست. حضرت در برخي از كلمات تصريح مي كند كه تقوا ماية اصلي آزادي ها است، يعني نه تنها خود قيد و بند و مانع آزادي نيست، بلكه منبع و منشأ همة آزادي ها است. تقوا به انسان آزادي معنوي مي دهد، يعني او را از اسارت و بندگي هوا و هوس آزاد مي كند. رشتة آز و طمع و حسد و شهود و خشم را از گردنش بر مي دارد و به اين ترتيب ريشة بردگي هاي اجتماعي را از بين مي برد.

مردمي كه بنده و بردة پول و مقام و راحت طلبي نباشند، هرگز زير بار اسارت ها و رقيّت هاي اجتماعي نمي روند.(6)

امام علي(ع) بين انسان و تقوا تعهدي متقابل در نظر گرفته و فرموده اند: خواب خويش را به وسيلة تقوا به بيداري تبديل كنيد ... از تقوا صيانت كنيد و خود را به وسيلة تقوا محفوظ بداريد.(7)

استاد مطهري مي گويد: تقوا نگهبان انسان است و انسان نگهبان تقوا و اين دور محال نيست، بلكه دور جايز است. اين نگهباني متقابل از نوع نگهباني انسان و جامه است كه انسان نگهبان جامه از دزديدن و پاره شدن است و جامه نگهبان انسان از سرما و گرما است.(8)

در آيات و روايات به عوامل تقوا اشاره شده است . به طور اجمال مي توان موارد ذيل را ذكركرد.

1- انجام واجبات ; قرآن مجيد مي فرمايد: له لله <ان هذا صراطي مستقيماً فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله ذلكم وصاكم به لعلكم تتقون ؛ له لله اين راه مستقيم من است . آن را پيروي كنيد و از راه هاي ديگر تبعيت ننمايد كه شما را از راه تان متفرق مي سازد. اين چيزي است كه خداوند به آن سفارش مي كند تا به تقوا برسيد>.(9)

در آيهء ديگر در مورد فسلفهء روزه مي فرمايد: له لله <يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلّكم تتقون ؛ اي مؤمنان ! روزه بر شما واجب شده , همان طوري كه بر پيشينيان شما واجب گرديد. اميداست كه به تقوا برسيد>. (10)

2- ترك محرمات و شبهات ; رسول اكرم (ص ) مي فرمايد: <انسان به رتبهء تقوا نمي رسد مگر آن كه از حلال پرهيز كند تا به دام حرام نيفتد>. (11)

3- محاسبه نفس ; در وصيتي پيامبر اسلام (ص ) به ابوذر مي فرمايد: <هرگز انسان از پارسايان محسوب نمي شود مگر آن كه خودش را محاسبه كند, شديدتر از محاسبة شريك از شريك خود, تا بداند از كجا طعام وآب و لباسش به دست آمده ; آيا از حلال است يا از حرام >. (12)

4- حفظ زبان ; امام علي (ع ) مي فرمايد: <به خدا قسم ! نمي بينم بنده اي به تقوا برسد مگر آن كه زبانش را حفظ نمايد>. (13)

5- ترك دنياطلبي ; امام علي (ع ) مي فرمايد: <بر دل دنيا طلب حرام است كه تقوا را در خود جا دهد>. (14)

6- حيا از مردم % امام عسكري (ع ) مي فرمايد: <كسي كه از مردم حيا نكند و پروايي نداشته باشد, از خدانخواهد ترسيد>. (15)

7- ترك پرگويي ; امام علي (ع ) مي فرمايد: <كسي كه زياد حرف بزند, لغزشش فزوني گردد و كسي كه لغزشش زياد شود, شرمش اندك شود و آن كه شرمش كم شود, پارسايي و ورعش كم گردد و كسي كه ورعش كم شود,قلبش بميرد و قلب مرده به آتش در افتد>. (16)

8- توفيق الهي ; امام علي (ع ) مي فرمايد: <خدايا! هييچ دستاوردي نتوانم داشت , جز آن چه تو ارزاني ام داري واز بدي نمي توانم بپرهيزم , جز آن چه تو از آن مصونم داري > (17)

پي نوشت ها :

1 - راغب اصفهاني، مفردات، ص 530.

2 - مكارم شيرازي، پيام قرآن، ج 1، ص 428.

3 - نهج البلاغه، فيض الاسلام، خطبة 16.

4 - همان، خطبة 156.

5 - همان، خطبة 219.

6 - استاد مطهري، سيري در نهج البلاغه، ص 207 و 208.

7 - نهج البلاغه، خطبة 231.

8 - استاد مطهري، مسيري در نهج البلاغه، ص 209.

9- انعام (6 آيه 153.

10- بقره (2 آيه 183.

11- ميزان الحكمه , ج 4 ص 3636 به نقل از كنز العمال , ص 5642.

12- همان , به نقل از كنز العمال , ص 8501.

13- نهج البلاغه , فيض الاسلام , خطبه 175.

14- غرر الحكم , ج 3 ص 405.

15- بحار الانوار, ج 78 ص 377.

16- نهج البلاغه , قصار 341.

17- نهج البلاغه , فيض الاسلام , خطبه 206.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.